در دل بی‌نظمی، در ستایش معنا مانیفستی برای بازتعریف هوش مصنوعی در عصر مدل‌های بی‌معنا
کد مقاله : 1024-MMAI
نویسندگان
علی محمدمیرزائی *
خیابان ستارخان، خیابان سازمان آب، خیابان حاجی پورامیر، خیابان کریمان، کوچه یوسف پور، بن بست سوسن، خوابگاه شهید همت
چکیده مقاله
در عصر کنونی که بی‌نظمی، پیچیدگی و عدم‌قطعیت به مؤلفه‌های ساختاری جهان زیست ما بدل شده‌اند، بازتعریف چیستی و کارکرد هوش مصنوعی ضرورتی راهبردی است. این مقاله با بهره‌گیری از نظریه‌های سامانه‌های پیچیده، فلسفه معنا، و تحلیل مفهومی–راهبردی مدل‌های زبانی بزرگ، نشان می‌دهد که رویکرد نظم‌محور رایج در طراحی سامانه‌های هوشمند، نه‌تنها از تعامل خلاق با ابهام و آشوب ناتوان است، بلکه ظرفیت معناسازی و رشد اخلاقی انسان را نیز محدود می‌سازد. در برابر این رویکرد، ما پارادایم «هوش معناگرا» را معرفی می‌کنیم: الگویی که به جای حذف بی‌نظمی، آن را بستر زایش معنا، پرسش‌گری فلسفی، و مشارکت شناختی می‌داند. مقاله، ضمن تحلیل تطبیقی دو پارادایم پاسخ‌محور و معناگرا، چارچوبی نظری–کاربردی برای طراحی نسل جدیدی از سامانه‌های هوشمند ارائه می‌دهد که بر پرسش‌زایی، بازتاب‌پذیری، و تعامل دیالکتیکی با انسان استوار است. یافته‌ها نشان می‌دهند که گذار به هوش معناگرا، نه یک انتخاب اخلاقی، بلکه ضرورتی برای فهم و تعامل مؤثر با جهان پیچیده‌ی معاصر است.
کلیدواژه ها
هوش معناگرا، بی‌نظمی شناختی، هوش پرسشگر
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی
login